(هوالمحبوب)
دل من نمیاد که بگم تو بدی
ولی حتی یهبار سر بهم نزدی
تو که با یه نگاه دلا رو میبری
میشه این دل فرسودرم بخری؟
بهخدا حق من این همه جفا نیست
طفلکی دلم اینقدِ بیوفا نیست
اعتراف میکنم یه کارم گناهه
گناه از دلمه، مست اون نگاهه
دو سه سال پیش از این قصه اینجور نبود
دل من تنها بود ولی مهجور نبود
برق چشم سیات توو نگام خونه کرد
از نگام رد شدو تو دلم لونه کرد
اولش قصه رو خیلی ساده دیدم
تا اینکه یهروزی یه چیزی فهمیدم
یهجورایی دلم اسیرت شده بود
هی هواتو میکرد بیدلیل، زودبهزود
اما قصه همینجا تموم نمیشد
نمدونم اون همه مهربونی چی شد؟
وقتی من بهخودم اومدم که دیدم
انگاری که به آخر خط رسیدم
بهخدا بعد از اون دربدر شد دلم
اینجوری شد که اینجوری شد مشکلم
منصفانه بگو کار کیه گناه؟
دل ساده من؟ یا که چشم سیاه؟
اعتراض ندارم، حقمه بیکسی
عشق شاهزاده و سن بالای سی؟
حلالم کن که از عشق تو دم زدم
نازنین تو خوبی، میدونم، من بدم
میدونم که ازم جز بدی ندیدی
بگو روی همش یهجا خط کشیدی
التماسمو توو شعر من میبینی؟
الهی که هیچوقت درمونده نمونی
رفتی و خاطرات شیرینت جا موند
شخص ثالث بازم دوباره تنها موند
اخی شعرتون خیلی زیباست
ارزومند آرزوهایت (فرزانه شیدا-ف.شیدا)
این سه روز....منو یادت نره........
سلام ...از اشنایی با وبلاگتون خوشحالم..به ما هم سر بزنید من اشنای یه ادم دیگه هستم
سلام
فقط میتون بگم
زدست دیده ودل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش زپولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
موفق باشید
با سلام
خیلی وقت بود که نیومده بودم سر بزنم اما حالا اومدم ولی شما هم ما رو فراموش کردید
موفق باشید در ضمن نماز و روزه هاتون هم قبول حق
بازم تنها شدی؟
خوی بود مثل همیشه...خوب تریش این بود که بازم تنها موندی...چون توو این تنها موندناس که دنیا دور یرت می چرخهو یادت میوفته که کی بودی و چرا هستی.....
چرت و پرت میگم...سرم یه داد بزنی درست میشم
ای مهربانترین مهربانان ... کسی به شوق تو می خواهد پرواز کند تو پروبالش باش ... کسی به شوق تو می روید تو آبش باش ... کسی از سوزش دل با تو سخن می گوید تو زبانش باش ... کسی تو را بی آنکه بداند جستجو می کند تو مقصد و مقصودش باش ... کسی تو را صدا می کند تو ندایش باش ... کسی تو را عشق می ورزد تو معشوقش باش
سلام مرسی که اومدی اوهوم دست نوشته م بود اگه ماله من نباشه اسم نویسنده رو همیشه میگم
درد ساده بود یا دل شخص ثالث؟
سلام
شعرزیبایی بودازخوندنش لذت بردم
شاد باشی
سلام
از دوباره خوندنش لذت بردم
من آپ کردم سر بزن
سلام.شعرتون خیلی زیبابود.وزنش رو پیدانکردم ولی واقعا دلنشین بود.به خصوص که الان وضعیت روحی خوبی هم ندارم خیلی راحت بیت آخر اشکمو درآورد .ممنون که خبرم کردید باز هم منتظرشعرهای زیباتون هستم
سلام.
رفتی و خاطرات شیرینت جا موند...؟!
به نظر من با خاطره هم می شه خوشبخت بود.
زیبا بود ولی راستش و بخواین من متوجه نشدم وزنش چیه...
کلمه ی «مهجور» تو فضای صمیمی شعرتون یه کم غریبه.
اگه یه ذره روش کار بشه خیلی بهتر از این می شه.
موفق تر باشید.
سلام
یه درد و دله ساده یه دله ساده برای شنیدنش می خواد
مهربونی هم هنوز هست باید دنبالش بگردی...
امید وارم پیداش کنی..سلام ما هم برسان