شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

اگه الان می‌بود...

(هوالمحبوب)

خیلی کوتاه بود... شاید کوتاه‌تر از یک ثانیه...

برگشتم... یه نگاه کوتاه... خواب بود...

یه روز کوتاه...

یه تماس کوتاه... خودتو برسون...

یه فرصت کوتاه... دیر رسیدی آقا، متاسفم...

دیر رسیدم... خیلی هم دیر. اونقدر دیر که حتی فرصت نشد... کاش لااقل می‌دونستم قبر کوچولوش کجاس؟

کاش کتاب زندگی یه جور دیگه ورق می‌خورد

کاشکی دختر کوچولوم پیشم می‌موند و نمی‌مرد

کاشکی توو سینه من چیزی به نام دل نبود

کاشکی وقتی داشت می‌رفت... دل نمی‌برد... منو می‌برد

...

امروز هفده اسفنده... اگه الان می‌بود...

نظرات 45 + ارسال نظر
حاجی دیازپام سه‌شنبه 16 مهر 1387 ساعت 08:28 ب.ظ

سلام
هیچکدوم از کامنت‌های این پستت رو پاسخ ندادی؟ منظورت چیه؟ می‌خوای همه تو کف این بمونن که آیا این داستان واقعی بوده یا نبوده؟ یا منظور دیگه‌ای داری؟

سلام
وقتی خودم در حسرت یه بابا گفتنش موندم، چه کیفی برام داره که بقیه توو کف چی بمونن

جناب سروان اکبر کریمی شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 09:47 ق.ظ http://amantis.blogsky.com

سلام رئیس
می‌دونم از دستم دلخوری. ولی چاره چیه؟ من روانیم، دست خودمم اصلا نیست.
عوضش دو تا رباعی مشت از خودم در کردم مخصوص خودت به مولا. کاملا سفارشی. بزودی منتشر می‌شه.
چاکریم.

م.ف جمعه 6 اردیبهشت 1387 ساعت 07:50 ب.ظ

بدین وسیله جمله ام را اصلاح می کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم .
نگوییم : ببخشید که مزاحمتان شدم .

بگوییم : در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود .
نگوییم : گرفتارم .

بگوییم : راست می گی؟ راستی؟
نگوییم : دروغ نگو .

بگوییم : خدا سلامتی بده .
نگوییم : خدا بد نده .

بگوییم : هدیه برای شما .
نگوییم : قابل ندارد .

بگوییم : با تجربه شده .
نگوییم : شکست خورده .

بگوییم: قشنگ نیست .
نگوییم : زشت است .

بگوییم: خوب هستم .
نگوییم: بد نیست .

بگوییم : مناسب من نیست .
نگوییم : به درد من نمی خورد .

بگوییم : با این کار چه لذتی می بری؟
نگوییم : چرا اذیت می کنی؟

بگوییم : شاد و پر انرژی باشید .
نگوییم : خسته نباشید .

بگوییم: من .
نگوییم: اینجانب .

بگوییم: دوست ندارم .
نگوییم: متنفرم .

بگوییم: آسان نیست .
نگوییم: دشوار است .

بگوییم : بفرمایید .
نگوییم : در خدمت هستم .

بگوییم : خیلی راحت نبود .
نگوییم : جانم به لبم رسید .

بگوییم : مسئله را خودم حل می کنم .
نگوییم : مسئله ربطی به تو ندارد .

م.ف جمعه 30 فروردین 1387 ساعت 09:31 ب.ظ

اینم تقدیم به شما

باز آمـــــدم باز آمدم از پیش آن یـــار آمـــــدم

در من نگـــر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم

شاد آمدم شاد آمدم از جملــــــه آزاد آمـــــــدم

چندین هـــزاران سال شد تا من به گفتار آمــدم

آن جا روم آنجا روم بالا بدم بـــــــــــــالا روم

بازم رهان بازم رهان کاین جا به زنهــار آمـدم

من مرغ لاهوتی بدم دیدی کا ناسوتی شـــــــدم

دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتــــار آمـــــــدم

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکـــم مختصـر

آخــــر صدف من نیستم من در شهـــوار آمـدم

ما را به چشم سر مبین ما را به چشم سر بیــن

آنجا بیا ما را ببین کان جــــا سبکبـــار آمـــــدم

از چار مادر برترم وز هفت آبا نیـــــز هـــــم

من گــوهر کانی بدم کاین جا به دیــدار آمــــدم

یارم به بازارآمده ست چالاک وهشیارآمده ست

ور نه به بازارم چه کا ر وی را طلبکار آمــدم

ای شمس تبریزی نظر در کل عالم کی کنـــــی

کانـــدر بیابان فنا جان و دل افگـــــــار آمــــدم!

م.ف جمعه 30 فروردین 1387 ساعت 09:04 ب.ظ

سلام
مرسی به وبلاگ خودتون سر زدید.

باز هم ... آمدی تو بر سر راهم
آی عشق ... می کنی دوباره گمراهم

دردا ... من جوانی را به سر کردم
تنها ... از دیار خود، سفرکردم
دیریست ... قلب من از عاشقی سیر است
خسته از صدای زنجیر است

دریا ... اولین عشق مرا، بردی
دنیا ... دم به دم مرا، تو آزردی
دریا ... سرنوشتم را به یاد آور
دنیا ... سر گذشتم را مکن باور

من ... غریبی قصه پردازم
چون ... غریقی غرق در رازم
گم شدم در غربت دریا
بی نشان و بی هم آوازم


می روم شبها به ساحل ها
تا بیابم خلوت دل را
روی موج خسته دریا ... می نویسم اوج غمها را

از وبلاگ:http://mosafereshahreman.blogfa.com/

مرضیه چهارشنبه 28 فروردین 1387 ساعت 08:10 ب.ظ http://youreye.blogfa.com/

من آپ کردم

سمیرا یکشنبه 25 فروردین 1387 ساعت 11:55 ق.ظ

چه خبر؟


همشهری یه چیزی باید ازت بپرسم

آخرین کامنتی که برام گذاشتی یادته؟

نمی دونم چرا هر دفعه که می خونمش نمی فهمم... یعنی از همون اول هم نفهمیدم

میشه یه خورده توضیح بدی؟؟؟
سلام
سکانس اول: باور کنم خودتی؟
سکانس دوم: چطوری باور کنم خودت بودی؟
سکانس سوم: مثل یک نسیم بردم تا ...
.....

این ۳ تا سکانس نامفهومه....البته باید بگم منم یه خورده تعطیلم ولی مرسی اگه واضح بگی...


منتظرم

محدثه خسروی یکشنبه 25 فروردین 1387 ساعت 08:14 ق.ظ http://kalagh-mimanam.blogfa.com

سلام.
با اولین غزلگریه ی امسالم به روزم و منتظرو
پیروز باشید.

سمیرا جمعه 23 فروردین 1387 ساعت 07:15 ب.ظ

همشهری کجایی؟؟

دل نگرانم


یه سر نمیای اون ورا؟

محمد سیار پنج‌شنبه 22 فروردین 1387 ساعت 11:37 ب.ظ http://shebheghazal.blogfa.com

داده ام قرمز بکشند
تا درست برسی سر قرار... راه بیافت!
(منتظر حضور و خوانش شمای دوست)

مریم توفیقی چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 11:40 ب.ظ http://tofighee.persianblog.ir

* کوچه های اردیبهشتی با تمام حرف ها به روز شد *
* *
حرفی برای تمام فصول
حرف های ناتمامم ...
و
حرف آخر دلم

* *

آیدا شنبه 17 فروردین 1387 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.fandoghi.blogfa.com

می فهمم چی می گی به خدا می فهمم...
خودم دیوونم... خودم کشیدم...
حال و احال کردنمون این طوری شده... سلام من فلانیم مرده تو کدوم کس و کارت مرده؟ ا... خدا بیامرزدش!!! این سال تحویل سخت ترین سال زندگیم بود... هم دممم خواهرم نبود... می دونی که جای خالی یعنی چی! می دونی که آلبوم عکس بدون صاحاب یعنی چی! می دونی که تخت خالی یعنی چی...
یه روز می ریم پیششون غصه نخور...

بابک قوجا اوغلو جمعه 16 فروردین 1387 ساعت 10:27 ب.ظ http://sevdun.blogfa.com

سلام . منتظر حضور سبزتان در سایت رسمی شهریار هستیم .

http://www.shahryar.org

لطفا به دوستان خود نیز اطلاع دهید

شقایق جمعه 16 فروردین 1387 ساعت 08:01 ب.ظ http://shaghayegh56.parsiblog.com

اگه الان بود چند سالش بود؟

چند وقتش بود اینطور شد؟

چقدر دلم گرفت، فقدان...رفتن...مرگ...جدایی...پدر...مادر...قلب...روح...دل شکسته...و انسان و تحمل مصائب در این دنیای زیبا.

نمیدونم چی بگم...تصور که میکنم ......................خدای من صبر عطا فرما در مصائبی که عطا میفرمایی و کمکمان کن زیبایهایش را ببینیم.






سال خوبی رو برای تو و خانوادت از خداوند خواهانم و امیدوارم همیشه ایام به کام باشه.

بانوی باران چهارشنبه 14 فروردین 1387 ساعت 12:07 ق.ظ http://shamimebehesht80.parsiblog.com

سلام
ممنون که سر زدید
سال نوتون مبارک

با یه خاطره به روزم اگه دوست داشین سر بزنید اگه هم دوست نداشید نزنید.......
وبلاگ عالی مستدام

سروناز سه‌شنبه 13 فروردین 1387 ساعت 10:18 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com

سلام
واقعا متاسفم.
همیشه وقتی می خوای خیلی خیلی زود برسی دیر میشه.
منم دیر رسیدم. خیلی دیر.............

هنگامه شنبه 10 فروردین 1387 ساعت 03:15 ق.ظ

ای کاش منم نبودم الان



عیدت مبارک

مریم توفیقی پنج‌شنبه 8 فروردین 1387 ساعت 11:45 ب.ظ http://tofighee.persianblog.ir

سلام .
با سرنوشت نمیشه جنگید . قدرت خدا قوی تر از آرزوهای ماست.
سعی میکنم حس و حالتون رو درک کنم . سعی میکنم ولی مطمئنم که این سعی به جایی نمی رسه . به این فکر کنید که الان در چه مکان آسمانی ای هست .
سال خوبی داشته باشید.

باران پنج‌شنبه 8 فروردین 1387 ساعت 11:23 ب.ظ

شکر آنکه دگر بار رسیدی به بهار...
سلام.خیلی وقته نیستم .بذار به حساب مشغله زیاد.امیدوارم زیر سایه اونکه همیشه توی حکمت و صلاحش می مونیم خوب وسلامت باشی و همچنین اگر نوشته ات از اونهاییه که باید باور کنم از خدا برات طلب صبر میکنم.
به قول عزیز از دست رفته :ناگهان چه زود دیر می شود...
امیدوارم همیشه لحظه هات قرین رحمت باشه و هرگز از تقدیرش نا امید نشیم.
ضمنا سال جدید رو با همه سر سبزی و تازگی بهت تبریک می گم.
بهار بهمون یاد میده که شاید نشه برای همیشه سبز موند ولی میشه دوباره سبز شد.پس آماده شو برای یک تولد دوباره ...
باران ....
آری !!! آنقدر ننشین که لحظه هایت بیقرار بگذرند !!!

افسانه پنج‌شنبه 8 فروردین 1387 ساعت 01:52 ب.ظ http://zahir_iran.persianblog.ir

سلام شخص ثالث عزیز
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک

" از طوفان نهراسیم
امسال هم خدا با ماست
هم ناخدا ."

[ بدون نام ] شنبه 3 فروردین 1387 ساعت 07:33 ب.ظ

ئه... شما میای کامنتارو تایید م یکنی...جواب که نمیدی هیچ.... وبلاگ ما هم سر نمی زنییییییییییییییی.
هیلدا

نیلوفر شنبه 3 فروردین 1387 ساعت 03:57 ب.ظ http://neeloofar.com

من نمیدونم چی شده...ولی حدس میزنم.و حدسم احتمالا درست باشه
عمه من هم همینطوری شد.
واسه همین من هیچوقت عمه نداشتم...فقط یه کم دیر رسیدن...یه کم...
خیلی سخته.سخته که هیج چی نفهمی ازش...ولی رسالت اون کوچولو همون بوده...خودش هم میدونسته...هر چیزی حکمتی داره...با اینحال ما انسانیم و دلمون میگیره از اینکه عزیز کوچکی رو هیچ وقت حس نکنیم.تجربه نکنیم...برای ما سخته...دلم گرفت :(...من عاشق بچه هام...دلم خیلی گرفت...

هیلدا جمعه 2 فروردین 1387 ساعت 02:43 ق.ظ

یه یک سالی میشه این وبلاگ آپ نشده چراااااااااااااااا؟

ملودی عشق جمعه 2 فروردین 1387 ساعت 12:29 ق.ظ http://the-melody-of-love.blogsky.com/

سال خوبی را همراه با موفقیت و شادی روز افزون برات آرزو می کنم

امیدوارم به همه ی آرزو ها و هدف هات برسی



با بهترین آرزو ها

ملودی

مریم پنج‌شنبه 1 فروردین 1387 ساعت 06:01 ق.ظ

کاش میشد سر نوشت را از سر نوشت

سلام

نمیدونم حکمت خدا چی بوده . شاید خود شما هم ندونید ولی قطعا خدا میدونه .
پس بهش فکر نکن که چرا اینجوری شد .
خودش داد خودش نخواست بمونه نه ؟

من هرچقدر هم گاهی کم میارم اما همیشه معتقدم که کارهای خدا حتما یه حکمتی توش هست که شاید سالهای سال بعد متوجه بشیم و درک کنیم و شاید هیچ وقت عمر و عقل کوتاه ما نتونه درکش کنه

پیشاپیش سال نورو تبریک میگم . هرچند فقط چند ساعت مونه به تحویل سال

م.ف دوشنبه 27 اسفند 1386 ساعت 09:31 ب.ظ

سلام
امروز ، بعد از ظهر خدمت رسیدم تشریف نداشتید.
می خواستم سلام نو رو تبریک بگم.
سال خوبی داشته باشید. موقع تحویل سال ما رو از دعای خیرتون بی نصیب نذارید.

یا علی
م.ف

سمیرا دوشنبه 27 اسفند 1386 ساعت 12:43 ب.ظ

نمیا ی اون ورا؟


منتظرم

رهگذر شنبه 25 اسفند 1386 ساعت 02:04 ب.ظ http://diba123.blogfa.com

سلام پسر عمو

یاد شعر پست قبلیتون افتادم.

گرگ اجل یکایک زین گله می‌برد

وین گله را بین که چه آسوده می‌چرد!
انا لله و انا الیه راجعون

هانی شنبه 25 اسفند 1386 ساعت 01:52 ب.ظ http://entezar1163.blogfa.com

با تبریک به شما راستی
سلام بایه پست جدید که خاطره خودم تو روز رای گیری به نام(خاطرات یه خبرنگار در اوج مریضی)است بروزم واقعا خوشحال میشم که بیاین و نظر بدین راستی برای مادر دوستمون آیناز دعا کنید

[ بدون نام ] جمعه 24 اسفند 1386 ساعت 07:33 ب.ظ

سلام بر بابای نسبتا لنگ دراز

خوبید ؟

بعد از مدت ها اومدم که عید را بهتون تبریک بگم اما از خوندن این پست دلم خیلی گرفت ، یادم اومد که یه روزی این قصه را برام تعریف کردید و ....

[ بدون نام ] جمعه 24 اسفند 1386 ساعت 07:13 ب.ظ

سلام
سال نو مبارک
Foad01.blogfa.com
بهترین طراح قالب وبلاگ در خدمت شماست . سفارشات شما برای داشتن قالبی شکیل و زیبا پذیرفته می شود.
فقط یک بار دیدن فرمائید.

رامیلا پنج‌شنبه 23 اسفند 1386 ساعت 01:04 ق.ظ http://ramila.parsiblog.com

سلام
چه سخت است نگاه معصومانه ی کودکت را بخاطر بیاوری وقتی که بال میگشود. وقتی که مثل همیشه منتظر بابا بود تا او را بلند کند و در آغوش کشد. چه سخت است صدایش را بشنوی وقتی میگفت بابا بابا ! بابایی جونم بابا بابا ! بابا کجایی؟ چرا نمیای بابام! چه سخت است چه سخت است. فقط کسی میفهمد که پدر باشد و نگاه معصومانه ی کودکش آن هنگام که احتیاجش دارد را ببیند یا تصور کند و نتواند کاری کند. همان پدری که جانش را برای حفظ دخترش جلوی ماشین یا هرچیز دیگری میاندازد. همان پدری که مثل شخص ثالث عزیز ما فردی سرشار از عشق و احساس باشد. جایش همیشه خالی
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الالذین آمنو و عملو الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

دخترک چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 11:36 ب.ظ http://oneday.blogsky.com

الان پیشه فرشته هاست ... یه جای امن و راحت ...

بانوی بارن چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 08:59 ب.ظ http://shamimebehesht80.parsiblog.com

سلام
کاملا حستو درک میکنم چون خودمم همین اتفاق تازگیا برام افتاده ولی توکلم به خداست حتما حکمتی تو کار بوده
سر نمیزنی؟

یونیکورن سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 09:51 ب.ظ http://silveraster.blogsky.com

سلام .

بعد از عمری اومدم یه وب گردی درست حسابی .

امیدوارم که خدا بهترین ها رو برای شما و خانواده تون برسونه زودتر .

منم یه داداش کوچولو داشتم که ندیدمش . قبل از رسیدن من اون رفته بود ... خوشحالم که ندیدمش . وگرنه کلی غصه می خوردم ...

باز این دل گرفت... ای خدا !!

به منم سر بزنید اگر دوست داشتید .

یا حق ...

هیلدا سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 11:23 ق.ظ

نمی دونم....

ساحل سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 09:40 ق.ظ http://sahel12.persianblog.ir

سلام.....وووووووییییییییی چه با کلاس شده اینجا.........
عزیز نوشته هات هنوز قشنگن راستش ۲تا پستتو خوندم سیو می کنم بعا می خونم ...........ممنون که اف می ذاری این روزا تنهایی دیوونم کرده هیچکی فکر می کنم یادم نیست فکر می کنم ساحله سابق نیستم روزی که اومدم............
بی خیال ۲۰ واحد اختصاصی بر داشتم پدرم در میاد این ترم........موفق باشی خدانگهدار

دوست پاییزی سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 09:17 ق.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام
خیلی گیج شدم..یعنی چی؟؟
کاش حقیقت نداشته باشه...

هما یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 01:49 ب.ظ

سلام
اومدم
سرزدم
تولدش مبارک
راستی اگه الان بود چند سالش بود؟
ضمنا مرسی خبرم کردی
اصلا فکر نمی کردم یادت باشه که من این رو پرسیدم !!
فقط می بخشیا اما من نمی فهمم که چرا نمی دونی الان ...
و اصلا چرا ... ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به هرحال ...
نمی دونم چی بگم ...
اصلا چی می شه گفت ؟! ....

مونا یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 11:31 ق.ظ http://www.sukhte-del.blogfa.com

سلام
نیستید کم پیدا شدید
یه سری هم به ما بزنید
شاد باشید

عاشق گمنام شنبه 18 اسفند 1386 ساعت 05:52 ب.ظ http://shohada-grp.blogfa.com/

بسمه تعالی
سلام علیکم
این ایام رو تسلیت می گم
گفتین که امیدوارین کپی پیست نباشه.
چه اشکالی داره زندگیم کپی پیست (فارسیش: الگو برداری) از زندگی شهدا باشه. کلاممون، مراممون، رفتارمون، حیاتتمون و در نهایت مماتمون الگو برداری از شهدا باشه که اونها هم الگو برداری از اهل بیت کردند و به ؛عند ربهم یرزقون؛ رسیدند.
التماس دعا

صدای.. شنبه 18 اسفند 1386 ساعت 09:44 ق.ظ http://www.3panj.com

سلام...گاهی هیچ اتفاقی نمی افتد....گاهی روزها می گذرد.بدون اینکه آب ازآب تکان بخورد.پرده ای کناربرود یعنی عکسی بشود توی یک قاب عکس آن هم کهنه بزند....ودراین..این درآرامش لعنتی.چیزی جزحس جانکاه پوچی برایمان نمی ماند.گاهی هم زندگی مثل همیشه است ..باراما ما هستیم که فرق می زنیم..فرق داریم نه از وسط سرمان...که دلمان یک چیزخاص می خواهد.یک هیجان خاص یا حتی نه..یک رویایی مرده ..اگردوست داشتید برای ماکارهایتان رابفرستد...اگردوست داشتید مارا لینک کنید..با امید روزهای بهتر در آینده....

سمیرا جمعه 17 اسفند 1386 ساعت 02:29 ب.ظ

سلام همشهری


من نفهمیدم یعنی چی؟

دخترت؟ کجا رفته؟


بازم نیومدی سر بزنی؟


منتظرم

افسانه جمعه 17 اسفند 1386 ساعت 02:20 ب.ظ http://zahir_iran.persianblog.ir

سلام شخص ثالث عزیز
از تجسم نوشته ات ، دلم ترکید ، بغض کردم ، کاش حقیقت نباشد . کاش یک نوشته از سر دلتنگی در این روزهای پایان سال باشد .

سولماز شریف جمعه 17 اسفند 1386 ساعت 05:24 ق.ظ http://fararee.blogsky.com

الهیییییییییییی. چند سالش بود؟ چند سال پیش بود؟ چرا اینطوری شد؟
بابا جان یه کم آمار بده دیگه!
جاش خالی نباشه. می دونم سخته بابایی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد