شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

به خود آ

(هوالمحبوب)

 خیلی دلم می‌خواست قبل از هر پست دیگه‌ای خاطرات سفر حج رو بیارم. ولی به‌هر تقدیر قسمت نشد. تازگی یه ترانه دل‌نشین خیلی به دلم نشسته. حرفی میزنه که لابلای حرفای ثالث خیلی شنیدی.  

هدیه سالگرد میلاد پیامبر رحمت (ص) و عیدی ثالث به شما:

نه مرادم، نه مریدم، نه پیامم، نه کلامم، نه سلامم، نه علیکم، نه سپیدم، نه سیاهم، نه چنانم که تو گویی، نه چنینم که تو خوانی... نه آن‌گونه که گفتند و شنیدی، نه سمائم، نه زمینم، نه به‌زنجیر کسی بسته و نه برده دینم. نه سرابم، نه برای دل تنهایی تو جام شرابم. نه گرفتار و اسیرم، نه حقیرم، نه فرستاده پیرم، نه به‌هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم. نه جهنم نه بهشتم، نه چنین است سرشتم.

 این سخن را من از امروز نه ‌گفتم نه‌ نوشتم، بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم:

حقیقت نه به‌رنگ است و نه بو، نه به های است و نه هو، نه به این است و نه او، نه به‌جام است و سبو. گر به این نقطه رسیدی به‌تو سربسته و در پرده بگویم، که کسی نشنود این راز گهربار جهان را.

آن‌چه گفتند و سرودند ... تو آنی

تو خود جان جهانی، گر نهانی و عیانی. تو همانی که همه عمر به‌دنبال خودت نعره‌زنانی،تو ندانی که خود آن نقطه عشقی! تو اسرار نهانی.  

همه‌جا تو... نه یک جای، نه یک پای... همه‌ای با همه‌ای، همهمه‌‌ای. تو سکوتی... تو خود باغ بهشتی، تو به‌خود آمده از فلسفه چون و چرایی، به‌تو سوگند که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی.

 در همه افلاک بزرگی... نه که جزئی... نه چون آب در اندام سبوئی... خود اویی 

 به‌خود‌ آی   

 تا به‌در خانه متروکه هرکسی ننشینی و بجز روشنی شعشعه پرتو خود هیچ نبینی و گل و وصل بچینی....

به‌خود آ   

به‌خود آ  

 به‌خود آ

نظرات 38 + ارسال نظر
اقلیما یکشنبه 9 خرداد 1389 ساعت 10:27 ب.ظ

سلام.

از مولانا بودش. امروز یه ایمیل با محتوای این شعر دریافت کردم.

در پناه خدا.

سلام
ب ه خ و د آ

میترا چهارشنبه 14 مرداد 1388 ساعت 06:53 ب.ظ

با سلام
شعر بسیار زیبایی است، سروده کیست؟

سلام
سروده شاعری است که شعر می‌سراید!

هیلدا شنبه 16 خرداد 1388 ساعت 12:31 ق.ظ

رای من احمدی نژاد................!با تمام سخت گیری هایش برای نسل من!!!!

ه ی ل د ا ب ی ه م ت ا س

سروناز یکشنبه 10 خرداد 1388 ساعت 11:16 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com/#

سلام خوبی
نیستی ؟
کجایی تو؟
میدونی از کی ننوشتی؟

سلام
توو پیچ و خم {به‌کجا می‌روم آخر} موندم

شقایق جمعه 8 خرداد 1388 ساعت 11:45 ق.ظ http://shaghayegh56.parsiblog.com

سلام..کجایی ثالث عزیز! منتظر خوندن شعرای قشنگتم...حالت چطوره؟

کاش رو با اجازت دارم میزنم توو وبلاگم...البته قبلا هم ازت اجازه گرفته بودم...محض راحتیه خاطر بازم گفتم.

سلام
برداشت از تمام مطالب شخص ثالث با ذکر و بی‌ذکر همه رقمه آزاده

دلارام جمعه 8 خرداد 1388 ساعت 12:34 ق.ظ

سلام اخوی
یادمه یه زمونی برای شهادت بی بی مطلب مینوشتی
کجا رفت اون همه شوق واشتیاق نسبت به بی بی
وقتی اومدم دیدم تویی که باید برای بی بی مطلب به روز کنی اینکارو نکردی دلم گرفت
حتما نتونستی
دویدم ودویدم به خونه ای رسیدم

اونجا خاتونو دیدم، خدایا چی میدیدم!

یه خونه پر از دود! دود از آتیش در بود

خاتون و دیوار و در! یه میخ،‌ اونم خون‌آلود

یه مرد با دست بسته! با یک قلب شکسته

چهار تا گل هراسون! کنج اتاق نشسته

حال خاتون چه بد بود، رو چادرش یه رد بود

رد خونو نمیگم، انگار جای لگد بود

بیرون یه دیو سیا، باهاش یه مش بی‌حیا

خاتون صدا زد: علی! کمک میخوام،‌ زود بیا

دو دیو وحشیانه، یکی با تازیانه

یکی قلاف شمشیر، اف به تو ای زمانه

همهمه بود و فریاد، یه غنچه بود که افتاد

علی نیا! خاتون گفت، بذار تا یک زن بیاد!

تو کوچه جنب و جوش بود، علی ولی خاموش بود

خاتون صداش نیومد، گمون کنم بیهوش بود

دیو سیاه پلید، تا خاتونو بیهوش دید

علی رو با یه ریسمون، به سمت مسجد کشید

خاتون که نیمه‌جان بود، زخمی و ناتوان بود

مدافع ولایت، تو کوچه‌ها دوان بود

خاتون دلش غوغا بود، دلواپس مولا بود

وقتی رسید به مسجد، شفق تو کوچه‌ها بود
خاتون با یک دنیا درد، خطابشو شروع کرد:

مزد بابام این نبود، آهای مردم نامرد



فصل دوم: فدک

دویدم و دویدم، به کوچه‌ها رسیدم

اونجا خاتونو دیدم، که ای کاش نمیدیدم

خاتون که بعد باباش، خوشی نذاشتن براش

گاهی میرفت تا احد، فقط حسن بود باهاش

حسن بود و خاتون بود، یه بغض توو آسمون بود

کاشکی زمان میایستاد، دیوه کمینشون بود

اومد سر راه گرفت، خاتون دلش آه گرفت

نگم دیوه چکار کرد،‌ فقط بگم ... ماه گرفت



به زور ایستاد روی پاش، علی می‌بودی ای کاش

عزیزشو پیدا کرد، به جای چشم با دستاش!

دیوه یه روز نامه داد، به دیو پست شیاد

جات خالی بود توو کوچه، یه جور زدم که افتاد

خاتون رسید به خونه، روو چادرش نشونه

عزیز من حسن جان، میخوام بابا ندونه



سلام
خاتون رسید به خونه، بازم با دو نشونه
گفت به حسن که مادر میخوام بابا ندونه

یه دست به پهلو گرفت، یه دست به زانو گرفت
عجیب این که توو خونه از علی هم روو گرفت

دویدم و دویدم به خونه‌ای رسیدم
برای آخرین بار بازم خاتونو دیدم

خاتون دور از بستره، دردش انگار کمتره
کارای خونه رو کرد، خدا رو شکر بهتره

بعد کاراش دعا کرد، دعا با بچه‌ها کرد
عجل وفاتی که گفت، زینب فقط نگاه کرد
...

آیدا چهارشنبه 6 خرداد 1388 ساعت 11:17 ب.ظ http://www.bidemaznoon.blogfa.com

سلام
چقدر سبز به این روزهای خاکستری می آید... می آید!

سلام
چه سیاه بود سبزی پوسته‌وار ۲۳ خرداد

نیمه تنهاییم(دلارام) سه‌شنبه 29 اردیبهشت 1388 ساعت 12:18 ق.ظ http://nazi60.blogfa.com

سلام
به روزم سر بزنید ممنون میشم

سلام

رامیلا جمعه 25 اردیبهشت 1388 ساعت 08:13 ب.ظ

سلام
قبول باشه شخص ثالث عزیز

سلام
قبول حق باشه خدا انشاالله قسمت شما هم بکنه

نیمه تنهاییم شنبه 19 اردیبهشت 1388 ساعت 02:13 ب.ظ http://nazi60.blogfa.com

سلام
به این وب سربزنید بد نیست
در ضمن مطلب هیلدا جون خیلی قشنگ بود وپاسخ شما به زیبایی اون اضافه کرده بود
یا حق مستدام باشید

سلام
قشنگ فهمیدن یه مطلب قشنگ خودش خیلی قشنگه

هیلدا دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 ساعت 07:44 ب.ظ

فرض کنید . . .

به شما، این امکان را میدهند که از بین سه نفر یک رئیس برای دنیا انتخاب کنیدکه بتواند به بهترین وجه دنیا را رهبری کرده صلح و ترقی و خوشبختی برای بشریت به ارمغان بیاورد.

بین این سه داوطلب کدام را انتخاب میکنید.

قبلا یک سوال: شما مشاور و مددکار اجتماعی هستید . . . .

زن حامله ای میشناسید که هشت فرزند دارد. سه فرزند او ناشنوا، دو فرزند کور و یکی عقب مانده هستند. در ضمن خود این خانم مبتلا به مرض سیفیلیس است. از شما مشورت میخواهد که آیا سقط جنین کند یا نه . . . . با تجارب زندگی که دارید به ایشان چه پیشنهادی میدهید؟

خواهید گفت سقط کند؟

فعلا بریم سراغ سه نامزد ریاست بر جهان

شخص اول:

او با سیاستمداران رشوه خوار و بد نام کار میکند، از فالگیر غیب گو و منجم مشورت میگیرد. در کنار زنش دو معشوقه دارد. شدیدا سیگاری بوده و روزی هم ده لیوان مشروب میخورد.

شخص دوم :

از دو محل کار اخراج شده، تا ساعت 12 ظهر میخوابد.در مدرسه چند بار رفوزه شده.در جوانی تریاک میکشیده و تحصیلات آنچنانی ندارد. ایشان روزی یک بطر ویسکی میخورد، بی تحرک و چاق است.

شخص سوم:

دولت کشورش به ایشان مدال شجاعت داده، گیاهخوار بوده و دارای سلامت کامل هست. به سیگارومشروب دست نمیزند و در گذشته هیچ گونه رسوایی به بار نیاورده.

به چه کسی رأی میدهید؟

کاندید اول : فرانکلین روز ولت

کاندید دوم : وینستون چرچیل

کاندید سوم :آدولف هیتلر

چه درسی میگیریم؟

راستی خانم حامله فراموش نشود؟

اگر به آن خانم پیشنهاد سقط جنین دادید همان بس که لودویگ فان بتهوون را به کشتن دادید!



پس چه درسی گرفتیم؟

پیش داوری خوراک روزمره ما انسانها . . .

از بزرگترین اشتباهات بشر است !


کاش فرار از این ظاهرها یه قضاوت اشتباه دیگه رو دیکته نکنه. خیلی سخته!!!

سائل الزهرا چهارشنبه 9 اردیبهشت 1388 ساعت 12:41 ب.ظ

سلام
خسته نباشید
خیلی عوض شدید
خیلی پیشرفت کرده اید
امیدوارم موفق باشید
گر خداوند من انست که من می دانم
شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد
یا علی

سلام
مونده نباشید
اسمت یادمه ولی هیچ خاطره‌ای ندارم
خدا کنه اینجور باشه که میگی و الا لفی‌خسرم

باران چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388 ساعت 12:55 ق.ظ

سایتون سنگینه مولا کجا رفته اون نگاتون کوچه خیلی وقته مونده چشم براه قدماتون
سایتون سنگینه مولا غم نشسته تو چشاتون یه نگاه بندازین آخه آقاجون به زیرپاتون
اگه مارو دوست ندارین یه اشاره بسمونه خودتون بگین که این دل بمیره یاکه بمونه
ما دیگه وقف شمائیم دلمون ازاین تباره تا شما سرور مائین برده بودن افتخاره
کی میای قبله عالم تا دلامون بشه روشن کی میای یوسف زهرا خوشم به بوی پیرهن
توی خواب می دیدم دارم دعای عظم البلاء رو میخونم .بهم گفتن که متوسل بشم به آقا.ما که همیشه حلقه به گوشیم..........
اللهم رب النور العظیم ورب الکرسی الرفیع ورب البحرالمسجور..........العجل العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان.

چشم ما دیده خفاش بود...
انشاالله میاد

سروناز سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388 ساعت 11:58 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com

سلام
این روزا همه جا صحبت از خونه خدا و حج هست.
دلم هوای اونجا رو کرده
هیچ وقت نرفتم
دلم می خواد برم.
میرم

سلام
میری انشاالله مطمئن باش

دخترم حنانه سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388 ساعت 01:12 ق.ظ http://dokhmaleman.blogfa.com

سلام
اینم شعر جدیدم با تغییرات حاصله


رفتی دوباره دلم.آشوب میشود

این گونه ها چقد مرطوب میشود

این عشق پس کجاست مرهم نمینهد

با هر جرقه ای چون چوب میشود

ای مهربان بیا .خیانت نمیکند

از این به بعد دگر.محجوب میشود

در گیر و دار عمر .نفسهای آخرین

دل می رود ولی محبوب می شود

این عشق ماندنیست اما دگر چه سود

با رفتنش دلت آشوب میشود

منتظر نظرم اخوی
یا علی مدد

سلام
خیلی بهتر از اون اولاست. خیلی خوبه
موفق باشی

رهگذر سه‌شنبه 25 فروردین 1388 ساعت 03:35 ب.ظ http://diba123.blogfa.com


سلام به دل من هم نشست پسر عمو عالی بود .سالی سرشار از بهروزی برایتان ارزو دارم

سلام
خدا رو شکر. وقت تلف کردن نبود.
شما هم سال پرباری داشته باشید.

jafa یکشنبه 23 فروردین 1388 ساعت 05:47 ب.ظ http://alma.parsiblog.com/

ممنون که سر زدی .

یاعلی

دخترم حنانه(سحر) شنبه 22 فروردین 1388 ساعت 08:43 ق.ظ http://dokhmaleman.blogfa.com

سلام
میذاشتی یه دو تا حج دیگه میرفتی بعد آپدیت میکردی.
به هر حال
نگار من تمام سجودم برای توست
نه این کم است تمام وجودم برای توست
دل میدهم به دست تو وپست میشوم یعنی که قله های صعودم برای توست
آنجا که حوریه ها جمع میشوند تمام نغمه ها ودرودم برای توست
ای کاش اسیر آن خم ابرو نمیشدم که هر چه عاشقانه سرودم برای توست
بیا دوباره فرود آ بر این قلب خسته ام که هست وبود ونبودم برای توست
نمیدونم چه ربطی داشت به اون ترانه ای که به دل تو نشسته ولی به نظرم اومد که این شعرمو بنویسم
فکر کنم یه بار برات نوشتم ولی بازم به هر حال همینه که هست
به قول یکی از بر وبچز شاید خواستم بگم ما هم بلتیم شعر بگیم

سلام
اینقدر زیبا و بینقص بود که تقریبا باورم نشد سروده خودتونه
انشاالله همیشه موفقتر از قبل باشید

JAFA یکشنبه 16 فروردین 1388 ساعت 06:40 ب.ظ http://alma.parsiblog.com/

با سلام . نوشته هات دلنشینه .
به دل نوشته های من هم سری بزن .
موفق باشی

هرآن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند
شما هم موفق باشید

هنگامه جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 07:08 ب.ظ

ای شکر ..........


بهم گفتن از خدا کم نخواه . همیشه بالاترین چیزو ازش بخواه


منم ازش خواستم

اطمینان دارم که میشه

مگه نه؟!!!

خوب گفته هرکی گفته.
وقتی خودش میگه ازم بخواه تا اجابت کنم مگه میشه غیر از این تصور کرد.
همین که میگی اطمینان دارم میشه حتما میشه انشاالله

رضا پنج‌شنبه 13 فروردین 1388 ساعت 03:28 ب.ظ

داش عباس سلام
حیف که اکثر به خود امدنها لحظه ای است ،چه کنیم که همیشه و همه جا اونو ببنیم
اگه می دونی به ما هم بگو؟

سلام بشیر...
ب ه خ و د آ

هیلدا چهارشنبه 12 فروردین 1388 ساعت 03:03 ق.ظ

سلاااااااممممممممم......
کامنتی که توو بلاگم داده بودین خیلی زیبا بود... اومدم بگم مرسی..... یه جورایی همونی بود که خیلی فکر کرده بودم بتونم بنویسمو نتونسته بودم.... مرسی....
تایید نکردم هنوز...... ولی تایید می کنم...

سلام
فکر کنم یکی از شعرای قدیمی ثالث بود. خدا رو شکر
مؤید باشی انشاالله

هنگامه دوشنبه 10 فروردین 1388 ساعت 06:59 ب.ظ

من چقدر خنگ بودمااا


ولی بازم نیوفتادددددددددددددددددددددد

واه !!!!

هنگامه شنبه 1 فروردین 1388 ساعت 07:49 ب.ظ http://www.seniseviyorum.blogfa.com

سلام
نگرفتم شعرتو
چی میگی؟ هان؟ D:


عیدت مبارک .......... سالی خوب برات آرزو دارم //////////

سلام
دوبیتی‌های من معنا ندارد... دلم جز بیت او مأوا ندارد
شما هم سال خوبی داشته باشی

رعنا شنبه 1 فروردین 1388 ساعت 02:54 ب.ظ http://www.deep.blogsky.com

سلام وبلاگ زیبایی داری فقط عزیز رنگی مینویسی یکم...
به منم سر بزن ممنون.سال نو مبارک.

سلام
خیل وقتا رنگا قشنگتر حرف میزنن
سال نو شما هم مبارک

دوست پاییزی شنبه 1 فروردین 1388 ساعت 11:55 ق.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام
دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا خواهانم..
سال نو مبارک

سلام
یک دنیا شادی و شادی دو دنیا رو خدا قسمتتون کنه
سال نو شما هم مبارک

افسانه جمعه 30 اسفند 1387 ساعت 11:52 ب.ظ http://zahir_iran.persianblog.ir

اولا سلام و علیکم و رسیدن به خیر
دوما کاش از حج می نوشتین . یا دست کم عکسی می گذاشتین .دلمان هوای میقات کرده . خسی هوای میقات کرده .
سوما به خود آ تا به خدا رسی .
چهارما که سال نو مبارک .

سلام
مینویسم ولی خسی از میقات بنویسه شاید خیلی نتونه حق مطلب رو ادا کنه.
اینم یه برگردون به‌جا
سال نو شما هم مبارک

شقایق جمعه 30 اسفند 1387 ساعت 09:19 ق.ظ http://shaghayegh56.parsiblog.com

سلام...اومدم قبل از رسیدن سال نو ...بهت تبریک بگم فرا رسیدنشو و آرزو میکنم کنار خانوادت با تنی سالمو دلی شاد باشی...برای منم دعا کن...به یاد هستم مثل همیشه.

سلام
دعا کن به خودبیام
شما هم همیشه سربلند باشی

سارا جمعه 30 اسفند 1387 ساعت 01:42 ق.ظ http://www,afsos.blogsky.com

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار

یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد رابه تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی سرشار از برکت و معنویت را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شما مسئلت .

خیلی وقتکه ازتون خبری نیست پس این خاطرات چی شد من منتظرم
وانشالله سال ۸۸ اولین کارم ثبت نامه حج تمتع ست
التماس دعا خواهشا منو هم دردعاها ازیادتون نبرین

... حول حالنا الی احسن الحال
... حول حالنا الی احسن الحال
... حول حالنا الی احسن الحال
انشاالله به امید خدا.

هیلدا چهارشنبه 28 اسفند 1387 ساعت 01:32 ق.ظ

سلام....
راستش نظر خانوم شقایق یکم... و جواب شما یکم بیشتر منو....
یعنی چی اونوقت؟!!!

سلام
کاش کتاب زندگی یه جور دیگه ورق میخورد
کاشکی دختر کوچولوم پیشم میموند و نمیمرد
کاشکی توو سینه من چیزی به نام دل نبود
کاشکی وقتی داشت میرفت دل نمیبرد، منو میبرد
...

م.ف سه‌شنبه 27 اسفند 1387 ساعت 06:17 ب.ظ http://studentsatellite.blogfa.com/

سلام
عید شما هم مبارک.

سلام
به این میگن on time بودن. سال خوبی داشته باشی

باران دوشنبه 26 اسفند 1387 ساعت 11:20 ب.ظ

سلام .خیلی خوشحالم کردی از اینکه به روز شدی و خوشحال تر از اینکه به همه اونایی که میان به وبلاگت هشدار دادی .از طرف همون پیرمرد زنده دل ......و شاید از طرف اونی که همیشه داره نگامون میکنه!!!!!!!!! خیلی جالب بود !
نمیدونم چرا وقتی اسم اونجا رو میاری فکر میکنم منم اون موقع اونجا بودم.وقتی از تلویزیون تصویرش رو می بینم احساس غریبی نمکینم.فکرمیکنم به همه جای مکه و مدینه آشنایی دارم .راستی سال دیگه هم ثبت نام دارند.اگه خدا کمکم کنه شاید اسم مامان عزیزمو بنویسم .برام دعا کن این سعادت نصیبم بشه !!!!!!!!

سلام
کاش اگه به‌روز نیستم لااقل از دیروزم بدتر نباشم
از ته دل دعا میکنم خدا قسمتت کنه. هرچند با نیتی که داری اونی که باید قبول کنه قبول کرده

دوست پاییزی یکشنبه 25 اسفند 1387 ساعت 08:26 ق.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام
زیارتتون قبول.. عیدتون مبارک..
واقعا ترانه ای که نوشتید دلنشین بود..
موفق باشید

سلام
خدا قسمتت کنه. عید شما هم مبارک
میتونه دلنشین‌تر بشه اگه ... به خودمون بیایم

هیلدا شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 07:51 ق.ظ

بسیار زیبا بود....
مرسی.....

ب ه خ و د آ ...
زیباییشو بهتر میبینی

شقایق شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 01:28 ق.ظ http://shaghayegh56.parsiblog.com

هنوزم دارم میخونمش!

--------------
من که هیچم ولی کاش او که بزرگ است برایم شفاعت کند نزد خدایم!

آمین
اگه جز این باشه که وای بر احوالمون

شقایق شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 01:03 ق.ظ http://shaghayegh56.parsiblog.com

سلام!

امروز چقدر به یادت بودم هر وقت تو برنامه های تلویزیون از چهار شنبه سوری حرف میزدن ناخودآگاه یاد شما میافتادم!!!
------------------

شعر ِ خیییییییییییییییییییییلی قشنگیو نوشتی توو وبلاگ واقعا حض بردم.

-----------------

سلام
کاش کتاب زندگی یه جور دیگه ورق میخورد
کاشکی دختر کوچولوم پیشم میموند و نمیمرد
کاش...

مریم توفیقی جمعه 23 اسفند 1387 ساعت 08:22 ب.ظ http://tofighee.persianblog.ir

سلام . عالی بود . حج امسال نصیبم نشد ! دلم شکست بدجوری هم شکست . صدای شکسته شدنشو شنیدم ! خوشا به حالتون .
از خود به در آ و به خود ا ! پیشاپیش سال نو هم مبارک . قدم رنجه ی بهار هم به شادی. لحظه های خوشی در انتظارتون باشه سرشار از شادمانی و سلامتی.

سلام
از شکستن اوفتد هرچیز از قیمت بجز دل
هست این بشکسته را رونق بر اشیاء شکسته
هرچند مطمئنم ثوابشو بردی ولی واقعا دعا میکنم خدا قسمتت کنه
سال نو شما هم مبارک

یونیکورن جمعه 23 اسفند 1387 ساعت 03:02 ب.ظ http://silveraster.blogsky.com

سلام ثالث گرامی.

کاشکی پست خاطرات حج تون رو هم میذاشتید...

این شعر یا ترانه یا هرچی که اسمش هست خیلی فوق العاده بود. فکر می کنم شورانگیزه. میشه لطفا اسم خواننده و آلبوم و کلا اطلاعات مربوط بهش رو به ما بدید تا تهیه ش کنیم و ازش لذت ببریم؟

خیلی ممنون میشم.

امیدوارم سال آینده براتون پر از شادی و موفقیت و سلامتی و برکت باشه...

خدانگهدار همه مون.

سلام
حتما انشاالله این کارو میکنم. اونجا به یاد بچه‌های وب بودم اینجا هم به یاد اونجام.
راستش من این شعرو از یه پیرمرد اهل حال گرفتم. اصلا نمیدونم از کجا اورده
سال آینده شما هم پر از شادی باشه.
یعنی
شاد زی و شاد بی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد