هی رفیق یادت میاد که زیر گنبد کبود
یکی بود... که هست هنوز! دیگه نگی هیچکی نبود
هنوزم بهیادته هر شب و روز دعاگوته
میخونه و انیکاد... بترکه چشم حسود
(فقط بخاطر دلی که گرفته)