(هوالمحبوب)
باز دلم گرفته است، نشانهای ز یار کو؟
خزان نمیرود ز باغ قلب من، بهار کو؟
باز صدای یاکریم، چرا نمیرسد بهگوش؟
لانه باصفای او، بروی شاخسار کو؟
دوش کنار مادرش به خواب ناز رفته بود
کجاست طفل بیگناه؟ مادر بیقرار کو؟
غبار غم گرفته روی قلبهای منتظر
همو که میبرد ز روی آینه غبار کو؟
باز سپاه اهرمن ز هر طرف کشیده صف
معز اولیاء و هم صاحب ذوالفقار کو؟
|