شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

بعد این همه سال!!!

هوالمحبوب

وقتی راهنمایی بودم معلمم بود. دیگه ندیدمش. شنیده بودم اشعارش واقعا قشنگه. یه تک‌مصراع از اشعارشو حتما بارها و بارها خوندی یا شنیدی:

یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد

چند روز قبل بعد از اینه همه سال توو یه وبلاگ به دوتا از اشعار واقعا قشنگش برخوردم. اگه بخونیش حتما تایید میکنی:

چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
و تماشای تو زیباست اگر بگذارند
سند عقل مشاعی است همه میدانند
عشق اما فقط از ماست اگر بگذارند
وقتی اظهار نظر کرد دلم، فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
روستا زاده ام و سبز تر از برگ درخت
سینه ام وسعت صحراست اگر بگذارند
دل دریایی من، اینهمه بیهوده مگرد
خانه ی دوست همینجاست اگر بگذارند
غضب آلوده نگاهم مکنید ای مردم
دل من مال شماهاست اگر بگذارند

من امشب از دوبیتی از غزل از گریه سرشارم
سرم را میگذارم باز هم بر شانه ی تارم
پری های خیالم ناگهان در رقص می آیند
که تو شعر مجسم باز می آیی به دیدارم
دو زانو می نشینی روی زیراندازی از چشمم
نگاهم میکند چشمی که عمری کرد انکارم
دل من گرچه چشم زخمی اسفندیار آخر
مگر من میتوانم از نگاهت چشم بر دارم
تو خواهی رفت و خواهم ماند با شعر و دوتار اما
به دندان پشت دستم مینویسم «دوستت دارم»

متاسفانه توو همون وبلاگ خوندم به تازگی پسرش رو از دست داده. از همینجا دست معلمم استاد محمود اکرامی رو میبوسم و بهش تسلیت میگم.

 

نظرات 23 + ارسال نظر
نیمه ی ماه چهارشنبه 20 دی 1385 ساعت 03:01 ب.ظ

نهایتش در افتادن است!

نهایتش نه. کمالش در افتادن، پوسیدن و دوباره زنده شدنه. یعنی حرکت طبیعت رو به کماله. یعنی هدفی که طبیعت و خلقت به سمت اون حرکت میکنن رسیدن به کماله. یعنی به دنیا اومدیم که به کمال برسیم. ولی کمال برای هر چیزی یه معنا داره. شد؟

مصطفی چهارشنبه 20 دی 1385 ساعت 08:15 ق.ظ http://4me.blogfa.com

سلام وب باحالی داری
مطالبت خیال خووبن
بااجازه کپی گرفتم از بعضیاشون
منم یه بلاگ دارم که اگه سر بزنی خوشحال میشم
خوش باشی...

سلام
مطالبم چین؟
حتما. موفق باشید.

عارف سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 10:39 ب.ظ http://arefweb.mihanblog.com

سلام
عیدتون مبارک
خوشحالم ازآشنایی با شما.
عارف هم به روزه.منتظرحضورتون هستم.

سلام
عید شما هم مبارک
هر آشنایی خوشحالی داره. مهم اینه این آشنایی چقدر به معرفت کمک کنه
حتما میام

سحر سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 10:39 ب.ظ

سلام به روزم دوست داشتی سر بزن

سلام. حتما

هیلدا سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 03:11 ب.ظ

چه سخت!...

گفتم بعضی وقتا بالاتر از سیاهی هم رنگی هست!

نیمه ی ماه سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.fandoghi.blogfa.com

برگ در نهایت زوال می افتد و میوه در نهایت کمال
بنگر که چگونه می افتی
چون برگی زرد یا سیبی سرخ!
(کنفسیوس)

سوال: کمال یک برگ توو چیه؟

نیمه ی ماه سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 01:59 ب.ظ

گفت:
از دست عزیزان چه بگویم گله این نیست
گرهم گله ای هست دگر حوصله ای نیست
...

باز هم گفت:
گر دامن وصلش به کفم باز بگیرم
با او گله‌های روز هجران نکنم.

نیمه ی ماه سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 01:57 ب.ظ http://www.fandoghi.blogfa.com

گفتم نبینم رو تو شاید فراوشت کنم
شاید ندارد جان من باید فراموشت کنم
(م.م)
....

بارها گفتم به خود کز دل غمش بیرون کنم
دل نمیخواهد که باشد بی‌غم او، چون کنم؟.

سکوت سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 07:32 ق.ظ http://shararehgolpayegani.blogfa.com

با حرفی تازه دل در حریم علاقه می ماند
سلام.شرمنده دیر سرزدم درسها زیادن!

علاقه شاید. ولی ع ش ق نه! عشق نه به حرف تازه کار داره نه به تازگی حرف. برای دل عاشق همه‌چیز تازس و همه تازه‌ها کهنه. موفق باشی.

محدثه خسروی دوشنبه 18 دی 1385 ساعت 06:12 ق.ظ http://kalagh-mimanam.blogfa.com

دو زانو می نشینی روی زیراندازی از چشمم
نگاهم میکند چشمی که عمری کرد انکارم

سلام.
عیدتون مبارک.
خیلی زیبا بودند.
موفق تر باشید.

همیشه اینجوریه. اگه صبر باشه و ... اون ته تهش این میشه: نگاهم میکند چشمی که عمری کرد ا ن ک ا ر م
والعاقبه للمتقین
عید شما هم مبارک

مولانا یکشنبه 17 دی 1385 ساعت 11:06 ب.ظ

سلام از بابت فوت پسر استاد متاسفم و برای مطالب گذشته از شما عذر می خواهم

سلام. عیدت مبارک

نیمه ی ماه یکشنبه 17 دی 1385 ساعت 05:58 ب.ظ

سلام....زیبای زیبا...منم خوندم!!!
عیدت مبارک...دعام کن...

سلام. قبول دارم. عید شما هم مبارک. واقعا محتاجم به دعا.

باران یکشنبه 17 دی 1385 ساعت 03:01 ب.ظ

سلام.اول تسلیت.دوم تهنیت.
امید آنکه درپناه یگانه عالم شاد باشی وهررزوت عید باشد.
هروقت شادی آروم بخند که غم بیدارنشه!
هروقت غمگینی آروم گریه کن تاشادی امیدش رو ازدست نده !
تنها بگذاریم تکه ای ازخاطرمان دریادگارها بماند.اگر هدفمان این باشد که آمده ایم تابگوییم خداوند هنوزاز بشرناامید نشده است.
چشم مخصوص تماشاست رو شنیده بودم.اما یادم نمیادکجا؟؟
باران... تاهمشه می بارد ...

اما من میگم حتی اگه غمگینی باز هم نذار شادی بخوابه.

سلام
شعر زیبایی بود
منم واسشون آرزوی صبر دارم
.
.
مطلب آخریه وبلاگم به این دلیل بود که دلم می خواست آدما هم اینطور بودند اما افسوس گلی وجود نداره همه خار هستند
.
.
در ضمن ممنونم ازت که اینقدر دقیقی
دلت شاد

تا حالا به گلستان سرزدی؟

مریم توفیقی شنبه 16 دی 1385 ساعت 11:14 ب.ظ http://tofighee.persianblog.com

سلام
به خواندن پنج معمای مجهول دعوتید .

سلام
شما این سوالو جواب بده. منم میام معماهارو میخونم:
چرا خدا وقتی منو آفرید به خودش گفت آفرین؟

سلام
از بابت پسر استادت تسلیت
خیلی شعر قشنگی بود
خانه دوست همینجاست اگر بگذارند...
تا بزودی...

سلام. ممنون. قبول دارم قشنگ بود.

فرزانه شیدا جمعه 15 دی 1385 ساعت 09:29 ب.ظ http://www.fsheida.com

سلام چقدر این پست شما عالی ودلنشین بود آشیانه شعر به روز شد
عاشقی یعنی سراپا سوختن
آتشی بر جان خود افروختن
با دل,,شیدا,, به گریانی ودرد
دل شکسته دیده بر در دوختن
(از: ف.شیدا)
موفق وشاد باشید[گل][گل][گل]

و این دوبیتی
عاشقی یعنی سراپا سوختن...
واقعا زیباست
هم خودم میام هم دوستان رو دعوت میکنم که حتما به آشیانه شعر که از نروژ به‌روز میشه سر بزنن.

سحر پنج‌شنبه 14 دی 1385 ساعت 10:28 ب.ظ

در ضمن وقتی دل ادم سیاه شد فرق نمیکنه قالب وبلاگ سیاه باشه یا صورتی

آنکس که بداند و بداند که بداند. اسب طلب از گنبد گردون بجهاند.

سحر پنج‌شنبه 14 دی 1385 ساعت 10:20 ب.ظ

سلام
به دندان پشت دستم مینویسم دوستت دارم خیلی زیبا بود
موفق باشی

ممنون

ارمیتا پنج‌شنبه 14 دی 1385 ساعت 09:31 ق.ظ http://www.haftgonbad.persianblog.com

سلام اولا منم تسلیت میگم و می دونم این غم واقعا دردناکه....دوما مثل همیشه این پست هم زیبا و پر معنا بود.....راستی منم اپ کردم خوشحال میشم نظرتون رو بدونم موفق باشین

سلام. فقط میتونم بگم ممنون.

مریم چهارشنبه 13 دی 1385 ساعت 09:59 ب.ظ http://bito-hargez.blogsky.com

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ....


شعر زیبایی بود .
و زیباتر یاد کردن شما از استادتون
موفق باشی

و ناگهان ...

[ بدون نام ] چهارشنبه 13 دی 1385 ساعت 09:59 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
معلومه شاعر زیبا سخنی هستن...
ولی غم فرزند خیلی سخته...خدا بهشون صبر بده

سلام
فقط میتونم بگم ممنون

هیلدا چهارشنبه 13 دی 1385 ساعت 09:52 ب.ظ

سلام!...
چه جالب بود!...
هیچ وقت نمی دنتسم این تیکه ای که معمولن رو کارت عروسی ها هم می نویسن!...از اینجا اومده!...همیشه فکر می کردم واسه سعدیه!!!!!!....
غم آخرشون باشه!

سلام
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد. همین یه غم کافیه. بخصوص اگه بدونی فرزندشون مهندس بودن و جلو چشمشون غرق شدن. یه شعرم توو این زمینه داره. پیداش کردم مینویسم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد