(هوالمحبوب)
یا من هو فی عهده وَفی
یا من هو فی وفائه قوی
یا من هو فی قوَته علی
یا من هو فی عُلُوِه قریب
یا من هو فی قُربِه لطیف
یا من هو فی لُطفِه شریف
یا من هو فی شَرفِه عزیز
یا من هو فی عِزِه عظیم
یا من هو فی عظمتِه مجید
یا من هو فی مَجدِه حمید
سبحانک یا لاالهالاانت، الغوث الغوث الغوث خلصنا منالنار یا رب
(هوالمحبوب)
خیلی کودکانه ازم پرسید:
بابا امروز همون فرداس؟
و من با تمام بابابودنم توو جوابش موندم!
(هوالمحبوب)
شخصک ثالث (5ساله): مامان بلیم خونه بابابژلگ؟
...
شخصچه ثالث (10 سال بعد): بابا کی میریم خونه عمو؟
...
شخص ثالث (25 سال بعد): خانم! یه سر بریم خونه بابام، بزرگ فامیله.
...
جناب شخص ثالث (40 سال بعد): خانم! بچههارو حاضر کن یه سر بریم خونه داداشم، بزرگ فامیله!
...
حاجآقا شخص ثالث (55 سال بعد): خانم! چرا کسی بهمون سر نمیزنه؟ مثلا بزرگ فامیلیم!
...
گرگ اجل یکایک زین گله میبرد
وین گله را بین که چه آسوده میچرد!
(هوالمحبوب)
آن مرد آمد
آن مرد بدون اسب آمد
آن مرد همین امروز صبح آمد
آن مرد آمد تا کلیهاش را بفروشد
آن مرد کلیهاش را میفروشد تا شرمنده جهیزیه دخترش نشود
آن مرد سه دختر دارد
آن مرد هرسه دخترش را دوست دارد
آن مرد فقط دو کلیه دارد