شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

شخص ثالث

مجموعه‌ای از داستانک‌ها، اشعار، غزلیات، دوبیتی‌ها، شعرهای نو و محاوره‌ای با تخلص شخص ثالث

آب بابا

(هوالمحبوب)

سرمشق‌های آب بابا یادمان رفت

رسم نوشتن با قلم‌ها یادمان رفت

گل‌کردن لبخندهای همکلاسی

در یک نگاه ساده حتی یادمان رفت

ترس از معلم، حل تمرین، پای تخته

آن روزهای بی‌کلک را یادمان رفت

راه فرار از مشق‌های زنگ اول

ای‌وای ننوشتیم آقا، یادمان رفت

آن لحظه‌ها را آنقدر شوخی گرفتیم

جدیت تصمیم کبری یادمان رفت

شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

یادش به‌خیر، اما خدا را یادمان رفت

درسی که چوپان دروغ‌گو داد خواندیم

زشتی کارش دیدیم اما یادمان رفت

از مادر عباس خواندیم و ولیکن

مهر و محبت را، صفا را یادمان رفت

فردا چه‌کاره می‌شوی؟ موضوع انشاء

ساده نوشتیم آنقدر تا یادمان رفت

گاو عمو با شاخ تیزش یادمان هست

اما تشکر از خدا را یادمان رفت

دیروز تکلیف آب‌بابا بود و خط خورد

تکلیف فردا، نان و بابا یادمان رفت

 (با تشکر از دوستان خوبم علی لامع و حسین جعفرزاده)

نظرات 19 + ارسال نظر
مولانا شنبه 15 مهر 1385 ساعت 02:38 ب.ظ

هیلدا پنج‌شنبه 13 مهر 1385 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.hilda.co.sr

....................

سحر سه‌شنبه 11 مهر 1385 ساعت 09:40 ب.ظ

سر نمیزنید؟

خزان نوشت دوشنبه 10 مهر 1385 ساعت 04:29 ب.ظ http://www.chayesabz.blogsky.com

ممنون که یادمون اووردی. اما دوباره یادمون می ره)):

آرزو یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 09:48 ب.ظ http://azareman.blogfa.com

آدم رو یاد دلتنگی هاش میندازه این شعر.
خیلی دلم گرفت.کودکی های من شاد ترین روز های زندگیم بود که برای همیشه از دست دادمشون.

محدثه خسروی یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 02:48 ب.ظ http://kalagh-mimanam.blogfa.com

سلام.
این غزل و قبلا"هم شنیده بودم و اتفاقا"از بعضی ابیاتش خیلی بیشترخوشم اومده بود:
آن لحظه‌ها را آنقدر شوخی گرفتیم

جدیت تصمیم کبری یادمان رفت

شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

یادش به‌خیر، اما خدا را یادمان رفت

دیروز تکلیف آب‌بابا بود و خط خورد

جسارتا" یه قسمتاییش یه کم تو ذوق می زنه:

درسی که چوپان دروغ‌گو داد خواندیم

زشتی کارش دیدیم اما یادمان رفت/

فردا چه‌کاره می‌شوی؟ موضوع انشاء

ساده نوشتیم آنقدر تا یادمان رفت

...ودر مورد سؤالتون:
اولی و بگذریم...
و دومی:نه‌،من با خانم محبوبه خسروی نسبتی ندارم.
موفق تر باشید.




سحر یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 09:25 ق.ظ

به روز شدم منتظرتونم

سحر یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 08:14 ق.ظ

آن شیطنتها یادمان هست؟ رنگ محبت یادمان هست؟
آن مشق زیبای الفبادر زیر باران یاد مان هست؟
اما کجا رفت آن کتکهای معلم چوب انارش یاد من هست؟
موفق باشید وسر بلند

نیمه ی ماه... شنبه 8 مهر 1385 ساعت 03:46 ب.ظ

می دونی امروز نه از تصمیم کبری خیریه و نه از گاو عمو و ه از وکب خانم و ... الان یه نگاه به کتابا که بندازی میبینی اسمای جدید اومده... مریم و ابتین و سهیلا و ... حتی خودشونم یادشون رفت...ولی این روزا واسه اینه که کمتر یادمون بره دیگه.... ما هم دعا کن...(آیدا)

باران شنبه 8 مهر 1385 ساعت 02:28 ب.ظ

سلام همراه همیشگی.مثل همیشه عالی وجالب بود.
خوشحالم کن ویادم کن.
باران ببارکه دلم هوای یارم کرده.
باران...همیشه می بارد.

سارا شنبه 8 مهر 1385 ساعت 02:25 ب.ظ http://www.afsos.blogsky.com

سلام حال شما خوب هستین نمازوروزتون قبول
خوب هستین خبری ازشما نیست کجایین ؟

مناجات

پروردگارا
به من آرامش ده
تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم
دلیری ده
تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم
بینش ده
تا تفاوت ایندو را دریابم
مرافهمده
تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنن

سکوت شنبه 8 مهر 1385 ساعت 05:26 ق.ظ http://www.shararehgolpayegani.blogfa.com

سلام
خیلی لذت بردم راست می گی داره از یادمون می ره
آپ می کنی خبر بده مومن

آهو جمعه 7 مهر 1385 ساعت 09:44 ب.ظ http://www.aho20.blogfa.com

سلام
خیلی عالی بود موفق باشی منم آپدیتم بهم سر بزن

ماندانا جمعه 7 مهر 1385 ساعت 08:51 ق.ظ http://www.manii.persianblog.com

سلام ..... غزل قابل تامل و خواندنی بود .... و متفاوت با موضوعات همیشگی ..... موفق باشید .

هلیا پنج‌شنبه 6 مهر 1385 ساعت 11:18 ب.ظ http://heli.blogfa.com

بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم
اگر چه می دانی که در غریبی زیستم
مثل رودی بستر این خاک طی کرده ام
تا بفهمم عاقبت در جستجوی کیستم
روبروی آینه شب تا سحر غم می خورم
تا بفهمم عاقبت سایه ی گم گشته ی کیستم
اگر چون کبک می خوانم اگر چون کوه خاموشم
صدای توست در فکرم خیال توست در ذهنم


سلام !‌ جواب اون سوال چی شد ؟

علی پنج‌شنبه 6 مهر 1385 ساعت 10:39 ب.ظ

سلام...
ممنون که سر زدی آقایی...
قشنگ بود...
کاش میشد یادمون بیاد...
خوش باشی و سلامت...
قربانت...

ه پنج‌شنبه 6 مهر 1385 ساعت 11:00 ق.ظ

یادم هست منتها................................!.......

مهدی پنج‌شنبه 6 مهر 1385 ساعت 10:18 ق.ظ http://saagi.blogfa.com

سلام عزیز
عبادات قبول
ممنونم از اینکه یادی از ما کردی
...گرم یاد آوری یانه...من از یادت نمی کاهم...
محتاج دعای خیر خوبان هستیم
=============================یا علی!

هنگامه پنج‌شنبه 6 مهر 1385 ساعت 09:48 ق.ظ

یاد پشت در وایسادنمان .. بعد اون همه شیطنت انداختی

یادش بخیــــــــــــــــــــــــــر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد