(هوالمحبوب)
باز دلم گرفته است، نشانهای ز یار کو؟
خزان نمیرود ز باغ قلب من، بهار کو؟
باز صدای یاکریم، چرا نمیرسد بهگوش؟
لانه باصفای او، بروی شاخسار کو؟
دوش کنار مادرش به خواب ناز رفته بود
کجاست طفل بیگناه؟ مادر بیقرار کو؟
غبار غم گرفته روی قلبهای منتظر
همو که میبرد ز روی آینه غبار کو؟
باز سپاه اهرمن ز هر طرف کشیده صف
معز اولیاء و هم صاحب ذوالفقار کو؟
(هوالمحبوب)
از این قسمت خدایا داد و بیداد
فلک دوری رویش را به من داد
دعا کردم کسی رویش نبیند
خودم کردم که لعنت بر خودم باد
(هوالمحبوب)
چه کردم با تو ای ابروکمونی؟
چرا با من چنین نامهربونی؟
گناه شخص ثالث چیست آخر؟
چه سازم تا دمی پیشم بمونی؟
(هوالمحبوب)
سیهچشمم بگو آخر چه دیدی؟
که اینسان بیخبر از من بریدی
ندونی شخص ثالث کس نداره؟
امان از بیکسی وز ناامیدی
(هوالمحبوب)
دو چشمونم در افسون نگاشه
دلم در بند اون خال سیاشه
دعای شخص ثالث هر شب اینه
خدایا قسمتم هجران نباشه
(هوالمحبوب)
شمیم کوی تو با من چها کرد
شکند موی تو موجی بهپا کرد
خم ابروی تو شد رهنمایم
لب شیرین تو دردم دوا کرد
(هوالمحبوب)
بگذار که با یاد تو آرام بگیرم
در خواب و خیالم ز کفت جام بگیرم
ناکام ز عشرتکدهها در دم مرگم
بگذار بهرویا ز لبت کام بگیرم